در مقاله قبل (طب سنتی -بخش۷- شناخت حالات خون ) با دومین خلط چهار گانه آشنا شدیم. در این مقاله به بررسی سومین مورد از اخلاط چهارگانه یعنی بلغم خواهیم پرداخت. با سالم یاب همراه باشید.
بلغم دو گونه است: طبیعی و غیر طبیعی.
بلغم طبیعی: غذایی خام است که حرارت و قوت معده آن را کاملاً هضم نکرده باشد. این نوع بلغم چون حرارت اصلی و قوت هاضمه یعنی قدرت گوارش قوی تر گردد، هضم می شود. در واقع این بلغم خونی است نا پخته و رنگ آن سفید و غلیظ تر از خون است و هیچ مزه ای ندارد و طبع آن در مقایسه با خون و صفرا سرد است. ضمناً وقتی این بلغم با خون بیامیزد غذای شایسته ای برای اندام هایی می گردد که مزاج آن ها سرد و تر است. معدن بلغم معده است.
هرگاه حرارت معده کمتر و قوت هاضمه سخت ضعیف باشد، بلغم بسیار تولید می شود. به ویژه اگر خوردنی ها سرد و تر بوده و یا فصل زمستان باشد و یا حرکت و تلاش انسان کمتر باشد.
طب سنتی
بلغم غیر طبیعی چهار گونه است:
۱- نوعی بلغم سخت و تنک است و آن را مائی می گویند.
۲- نوعی بلغم غلیظ تر است و آن را مخاطی می گویند.
۳- نوعی بلغم چون آبگینه گداخته است که آن را زجاجی می گویند.
۴- نوعی بلغم که نسبت به دیگر بلغم ها غلیظ تر است که ان را جصی می گویند و آن در مفاصل می ماند و آنچه لطیف تر است از آن خارج گردد و باقی جصی است. یعنی بلغمی است که در مفاصل رسوب کرده و فوق العاده غلیط شده است.
مزه هر یک از این بلغم ها به سببی با دیگری فرق دارد، اما آنچه که تنک تر باشد آن است که حرارتی اندک در وی موثر واقع شود. به همین دلیل ترش گردد. مانند آب میوه ها یا شیر ترش شده و عرق پیران و کسانی که تری مزاج بر ایشان غلبه کرده و مزاج ایشان گرم نباشد. بدین سبب بوی ترشی می دهد. اگر صفرای سوخته با بلغم بیامیزد آن را شور می کند. اگر بلغم به سبب دیر ماندن غلیظ شود و آن گاه صفرای سوخته با آن بیامیزد مزه آن تلخ می شود و اگر با سودا بیامیزد مزه آن ترش می شود.
- ۹۸/۰۶/۱۲